English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coning angle U زاویه بین محور طولی تیغه ها و سطح مار بر نوک تیغه ها صرفنظر از خمش تیغه ها
collective pitch control U کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
blade angle U زاویه تیغه
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
blade angle of attack U زاویه حمله تیغه
accumulation point U نقطه تجمع
angle dozer U بولدوزری که زاویه تیغه ان متحرک است
graduated circle of an alidade U دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
longitudinal dihedral U اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
grivation U زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
clandestine assembly area U منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
cusp U نقطه تغییر تیغه اسکیت روی یک پا
guard U کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
guards U کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
forte U نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
fortes U نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
guarding U کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
controllable twist U تیغه رتورهلیکوپتر که میتوان زاویه برخورد انرا درحال پرواز از ریشه تا نوک تغییرداد
sabres U مسابقه سابر با نوعی شمشیربا دسته منحنی و تیغه سفت
sabre U مسابقه سابر با نوعی شمشیربا دسته منحنی و تیغه سفت
sabers U مسابقه سابر با نوعی شمشیربا دسته منحنی و تیغه سفت
saber U مسابقه سابر با نوعی شمشیربا دسته منحنی و تیغه سفت
angle of rotation U زاویه دوران زاویه چرخش
declination U زاویه انحراف زاویه میل
angle of repose U زاویه تعادل زاویه ارامش
loss angle U زاویه تلف زاویه تلفات
entering angle U زاویه ورودی زاویه دخول
angle of convergence U زاویه تقرب زاویه پارالاکس
seam U نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
seams U نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
bombing angle U زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
angle dozer U بولدوزر با تیغه زاویه دار بولدوزر یکطرفه
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
staging area U فاصله بین منطقه اماده کردن اتومبیل و نقطه شروع
offset distance U مسافتی که نقطه صفر زمین از مرکز منطقه هدف دورباشد
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
constant angle arch dam U بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
mounting U دسته و پشت بند دسته شمشیر
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
angle offset method U روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
nosegay U دسته گل یایک دسته علف
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
superelevation U تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
parallactic angle U زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
lorgnette U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
concentration area U منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
spears U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
speared U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spear U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spearing U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
zone bits U بیت منطقه بیت دسته بندی
apogee U زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
pointillism U نقاشی نقطه نقطه
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
apex angle U زاویه راسی هدف زاویه راسی
trooping U دسته دسته شدن
sort U دسته دسته کردن
regiment U دسته دسته کردن
distribute U دسته دسته کردن
classify U دسته دسته کردن
they came in bands U دسته دسته امدند
groups U دسته دسته کردن
assort U دسته دسته کردن
assort U دسته دسته شدن
windrow U دسته دسته کردن
scores of people U دسته دسته مردم
streams of people U دسته دسته مردم
shoals of people U دسته دسته مردم
regiments U دسته دسته کردن
sorts U دسته دسته کردن
troop U دسته دسته شدن
group U دسته دسته کردن
sorted U دسته دسته کردن
sect U دسته دسته مذهبی
trooped U دسته دسته شدن
sects U دسته دسته مذهبی
in detail U مفصلا دسته دسته
break up point U نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
coaction U عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
slap shot U ضربه محکم که تیغه چوب هاکی پشت گوی به زمین می خورد و ان را بلند میکند
angle of traverse U زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
angle of arrival U زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
grid magnatic angle U زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
assembling area U منطقه تجمع
assembly area U منطقه تجمع
rendezvous area U منطقه تجمع
collecting point U منطقه تجمع
concentration camps U منطقه تجمع اسرا
rendezvous area U منطقه تجمع موقت
concentration camp U منطقه تجمع اسرا
boat rendezvous area U منطقه تجمع قایقها
end zone U منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
polkadot U طرح نقطه نقطه خال خال
speckle U نقطه نقطه یا خال خال کردن
bundling U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundle U متمرکز کردن دسته کردن دسته
angle U زاویه
locality U زاویه
canton U زاویه
isogonic line U خط هم زاویه
corner U زاویه
localities U زاویه
cornering U زاویه
corners U زاویه
angles U زاویه
angle of attack U زاویه تک
angle t U زاویه تی
pike U زاویه
cantons U زاویه
splayed U زاویه بازشو
splay U زاویه تاشو پخ
splay U زاویه بازشو
angle of action U زاویه عمل
in U :شاغلین زاویه
polar angle U زاویه قطبی
angle of site U زاویه تراز
splayed U زاویه تاشو پخ
splaying U زاویه بازشو
quoin U سنگ زاویه
angle of slope U زاویه شیب
flap angle U زاویه فلپ
angle cut U زاویه برش
angle of shear U زاویه برش
mil U زاویه میلیم
angle of approach U زاویه تند
quadrant elevation U زاویه تیر
azimuth angle U زاویه گرا
back rake angle U زاویه شیب
angle ti the normal U زاویه نرمال
front rake U زاویه شیب
rake angle U زاویه شیب
alidad U زاویه سنج
angle of sight U زاویه دید
miter angle U زاویه فارسی
angle of sight U زاویه رویت
in- U :شاغلین زاویه
position angle U زاویه تراز
vectorical angle U زاویه برداری
angle of lag U زاویه تاخیر
loss angle U زاویه اتلاف
magnetic degree U زاویه مغناطیسی
angle of incidence U زاویه تابش
angle of friction U زاویه مالش
angle of friction U زاویه اصطکاک
angle of fall U زاویه فرود
angle of repose U زاویه استقرار
batter U ضریب زاویه
interlan angle U زاویه داخلی
angle of erossing U زاویه تقاطع
angle of emergence U زاویه خروج
f.angte U زاویه وجهیه
angle of refraction U زاویه شکست
angle of cutting U زاویه تقاطع
lag angle U زاویه تاخیر
facial angle U زاویه دیدfascia
facial angle U زاویه چهره
loss angle U زاویه گمگشت
angle of parallax U زاویه توازی
quadrant U زاویه تیر
angle of reflaction U زاویه بازتاب
reflection angel U زاویه بازتاب
angle of reflection U زاویه تابش
angle of emergence U زاویه خارجی
angle of elevation U زاویه درجه
working angle U زاویه موثر
angle of contact U زاویه تماس
angle of jump U زاویه پرش
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com